عوامل موثر بر تمایل به تقاضای طلاق در بین همسران گروه‌‌های معتادین مرکز ماده ١۶ لاجوردی در استان خراسان رضوی سال 1402

چکیده
اعتیاد واقعیتی است که در حوزه مشکلات خانوادگی محسوس بوده و از مصادیقی است که به عملکرد خانواده خلل وارد نموده و لطمات فراوان جسمی و روانی در اعضای خانواده پدید می‌آورد. در این میان، اعتیاد مربوط به سرپرست خانواده از توجه ویژه ای برخوردار است، به دلیل اینکه اثرات مضر و مخربی بر کلیه اعضای خانواده و از همه مهم تر بر همسر دارد. اعتياد از پديده هاي شوم اجتماعي است و نه تنها بر روي زندگي فرد معتاد تأثير دارد بلكه اطرافيان و بستگان خود را نيز در معرض آسيب قرار مي دهد. یکی از عوارض و پیامدهای فردی و خانوادگی و گاهی اجتماعی اعتیاد، طلاق و از هم پاشیدگی خانواده هاست که تبعات وخیمی برای خود فرد، همسر، فرزندان و جامعه دارد. تحقیق حاضر میزان تمایل به تقاضای طلاق در بین زنان دارای همسر معتاد را بررسی می‌کند. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه زنان متاهل است که دارای همسر معتاد بوده و در مرکز ترک اعتیاد ماده 16 بستری می‌باشند. نمونه تحقیق به تعداد 102 نفر از بین زنان انتخاب شده است و میزان تمایل آنها با طلاق بررسی گردیده است. پرسشنامه تحقیق محقق ساخته بوده و شامل شاخص های تمایل به تقاضای طلاق به عنوان متغیر وابسته و متغیرهای تاثیر گذار شامل طرد اجتماعی، اعتماد به همسر، خشونت و آزار همسر، مشاوره و مددکاری و احساس مثبت به همسر می‌باشد. نتایج توصیفی نشان می‌دهد که نمره تمام شاخصها در حد متوسط می‌باشد. آزمون فرضیات تحقیق نشان می‌دهد بین طرد اجتماعی و خشونت و آزار همسر با تمایل به تقاضای طلاق رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. با توجه به نتایج تحقیق حاضر عوامل فردی، اجتماعی و اقتصادی مختلفی در تمایل زنان دارای همسر معتاد به تقاضای طلاق وجود دارد اما عواملی وجود دارند که می‌تواند باعث افزایش تمایل به طلاق در نزد زنان شود که مهمترین بر اساس نتایج تحقیق حاضر خشونت و آزار همسر و طرد اجتماعی می‌باشد که نشان می‌دهد کاهش ارتباطات خانوادگی و اجتماعی عامل بسیار مهمی هم در تشدید اعتیاد و هم مشکلات ناشی از آن مانند طلاق و جدایی می‌باشد و به همین دلیل توجه به برنامه های مشاوره ای و مددکاری و تقویت آنها از جنبه اجتماعی می‌تواند در ارتباط با کاهش مشکلات خانوادگی موثر باشد.