اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی بر عزت نفس، خودانتقادی و خودآگاهی دانشجویان دانشگاه فردوسی

چکيده
تحقیق حاضر با هدف اثربخشی آموزش مهارت‏های زندگی بر عزت نفس، خودانتقادی و خودآگاهی دانشجویان دانشگاه فردوسی انجام شد. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بود که از طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماري تحقيق حاضر را دانشجویان رشته روانشناسی و مهندسی عمران دانشگاه فردوسی در سال تحصیلی 1402-1401 تشکیل می‏دهند. تعداد دانشجویان رشته روانشناسی (از گروه علوم انسانی) 104 نفر و دانشجویان رشته مهندسی عمران در گروه غیرانسانی 102 نفر بودند. با توجه به محدود بودن جامعه آماری، از روش کل شماری استفاده شد و از هر گروه (دانشجویان رشته روانشناسی و مهندسی عمران) 100 نفر به روش تصادقی طبقه‏ای به عنوان نمونه آماری در نظر انتخاب شدند و در هر گروه آموزشی 50 نفر در گروه کنترل و 50 نفر نیز در گروه آزمایش قرار گرفتند. بنابراین حجم نمونه برابر با 200 نفر است که 100 نفر در گروه کنترل (روانشناسی و مهندسی عمران) و 100 نفر دیگر در گروه آزمایش (روانشناسی و مهندسی عمران) قرار گرفتند. برای گردآوری اطلاعات در این پژوهش از پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت (1967)، پرسشنامه خود انتقادی تامپسون زوروف (2004) و پرسشنامه خودآگاهی کوپر(1997) استفاده شد. همچنین برای آموزش مهارت‏های زندگی، از پروتکل آموزشی مهارت‏های زندگی در 8 جلسه 90 دقیقه‏ای استفاده شد. برای آزمون فرضیه‏های پژوهش از آزمون کوواریانس چند متغیره (Mancova) استفاده شد كه برای این منظور از نرم¬افزار آماری SPSS بهره گرفته شد. یافته‏های بدست آمده از تحقیق حاضر نشان داد که آموزش مهارت‏های زندگی بر عزت نفس و ابعاد آن شامل عزت نفس اجتماعی، عزت نفس خانوادگی، عزت نفس تحصیلی و عزت نفس جسمانی در بین دانشجویان تاثیر معنی‏داری دارد. همچنین آموزش مهارت‏های زندگی بر خودانتقادی و ابعاد آن شامل خودانتقادی مقایسه‏ای و خودانتقادی درونی دانشجویان تاثیر معنی‏داری دارد و در نهایت آموزش مهارت‏های زندگی بر خودآگاهی دانشجویان تاثیر معنی‏داری دارد. بنابراین نتیجه‏گیری می‏شود که آموزش مهارت‏های زندگی باعث افزایش عزت نفس و خودآگاهی و کاهش خودانتقادی دانشجویان می‏شود.

سمیه صبوری حاجی آبادی
دکتر علی اصغر سرایی
دکتر حسین بهروان
پاییز 1402